شهید محمدصادق قدسی از شهرستان نیشابور در قسمتی از وصیت‌نامه خود خطاب به همسرش آورده است که فرزندانم را خوب تربیت کن. آن‌ها را طوری تربیت کن که در بیت اهل‌البیت و خادم آن‌ها باشند.
کد خبر: ۹۵۸۷۳۹۷
|
۰۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۸

به گزارش خبرگزاری بسیج خراسان رضوی از نیشابور، «محمدصادق قدسی» فرزند اکبر در بیست و دوم آذر سال ۱۳۳۳ در روستای حسین‌آباد جنگل از توابع شهرستان نیشابور به دنیا آمد و کودکی آرام و ساکت بود.

 ژاندارمری در سال ۱۳۵۷ او را به جرم پخش اعلامیه امام خمینی (ره) دستگیر کرد و به پاسگاه برد. در آنجا او را با قنداق اسلحه کتک زدند و چون مدرکی از او پیدا نکردند او را شبانه آزاد کردند و از او تعهد کتبی گرفتند که بر ضد شاه سخن نگوید و مردم را به شورش و تظاهرات تشویق نکند، ولی او در تظاهرات شرکت می‌کرد.

 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحول زیادی پیدا کرده بود، به‌طوری‌که در این دنیا احساس دلتنگی می‌کرد و این دنیا مثل قفس برای او بود.
با شروع جنگ تحمیلی به دلیل نیاز به نیرو و اینکه سپاه کفر نتواند بر کشورش مسلط شود و برای دفاع از کشور و میهن، به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت.

 او افراد را برای رفتن به جبهه تشویق می‌کرد و معتقد بود برای مملکت و ناموس و برای اسلام باید جان خود را فدا کرد. در پشت‌جبهه در سپاه پاسداران خدمت می‌کرد و نسبت به آموزش نیروهای بسیجی و سرکشی از خانواده ایثارگران اهتمام داد.

 در عملیات مختلف از جمله بیت‌المقدس، رمضان، عملیات والفجر ۴، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ و ۲، خیبر، بدر، والفجر ۸ و خط پدافندی شلمچه حضور داشت.

 محمدصادق قدسی در عملیات والفجر ۱ و ۲ معاون گردان، عملیات‌های خیبر، بدر فرمانده گردان و در عملیات والفجر ۸ فرمانده گردان خط‌شکن بود. در عملیات والفجر ۴ از ناحیه کتف و در عملیات بدر از ناحیه پا مجروح شد.

 محمدصادق قدسی بیستم تیر ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه به اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهر شهید پس از تشییع در گلزار شهدای نیشابور به خاک سپرده شد.

 فرازی از وصیت‌نامه شهید محمدصادق قدسی:

 اگر دنیا می‌خواهید، جنگ و اگر آخرت می‌خواهید، جنگ. زیرا امام علی (ع) می‌فرمایند: الجنه تحت ظلال السیوف. اگر سستی و تنبلی کنیم، در حقیقت حرف مولایمان را گوش نکرده‌ایم. زیرا رهبر ما یک‌عمر با طاغوت‌ها آشکارا و مخفی مبارزه کرد، فرزند علی (ع) و نایب امام‌زمان (عج) است. سعی کنیم همیشه گوش‌به‌فرمان آن بزرگوار باشیم.

 مبادا امام را تنها بگذاریم و صدای هل من ناصر ینصرنی را بشنویم و لبیک نگوییم! به حرف‌های منافقین گوش ندهیم. من به تمام دوستان می‌گویم برخیزید. مبادا دنبال مادیات و مال دنیا باشید و آخرت را فراموش کنید. همه کارها را رها کنید و به جنگ بپردازید و از اسلام و قرآن دفاع کنید. اگر به جنگ نروید، در روز قیامت جواب شهدا را چه می‌دهید. آن وقت است که آتش جهنم در انتظار شماست.

 من قرآن را درک کرده و شناختم. به جنگ رفتم. من فهمیدم که چرا حسین (ع) و ۷۲ تن در صحرای کربلا شهید شدند. چرا علی (ع) در محراب به شهادت رسید. چرا ۱۱ امام با زهر مسموم شدند. همه آن‌ها به‌خاطر قرآن و اسلام و احیای دین مبین بود. من هم این راه را با علاقه بسیار و از روی آگاهی انتخاب کردم.

 همسرم، بعد از شهادتم هم ناراحت نشوید و غصه نخورید. همسر عزیزم، فرزندانم را خوب تربیت کن. آن‌ها را طوری تربیت کن که در بیت اهل‌البیت و خادم آن‌ها باشند. پیرو رهبری و جان‌برکف برای فداکاری به اسلام و قرآن باشند.

 همسرم از من راضی باش، چون که در زندگانی از من زیاد ناراحتی کشیده‌ای امیدوارم که مرا ببخشی. از شما می‌خواهم که بعد از شهادتم صبر کنی و همچون زینب (س) با مشکلات بسازی و پیام مرا به گوش همگان برسانی.

ارسال نظرات
پر بیننده ها